به گزارش خبرگزاری حوزه، آیت الله محمود رجبی، رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) با حضور در هفتمین نشست علمی برنامه «مهمان ماه» هفتهنامه افق حوزه، به برخی از سؤالات مربوط به عفاف و حجاب پاسخ گفت که در ادامه میآید.
نگاهی گذرا به پیشینه مسئله حجاب
ما می توانیم با یک نگاه تاریخی و بر اساس اسناد تاریخی و دیرینه شناسی و سایر اطلاعات موجود، مسئله حجاب را بررسی کنیم. از این منظر و بر اساس اسناد موجود، در تمام ادوار تاریخ بشر، هم اصل حجاب وجود داشته است و هم اینکه حجاب بانوان، بیش از حجاب آقایان بوده است.
مجسمه ها و سنگواره ها و نقاشی های باقیمانده و همچنین گزارش هایی که توسط مورخان، سفرنامه نویسان و گزارش نگاران ارائه شده، همگی مؤید این مطلب است.
در قریب به اتفاق آثار هنری، حجاب بانوان بیشتر از مردان و حتی شبیه حجاب برتر هستند. همچنین در سنگ نوشته ها و سنگ نگارهای گذشته تاریخ، از جمله دوران هخامنشی این مطلب دیده میشود. همچنین گزارش های مورخان نسبت به اقوام مختلف در طول تاریخ بشر نیز، همین مطلب را تأیید می کنند.
گردشگرانی که در طول تاریخ، اقدام به مسافرت به نقاط مختلف جهان کرده اند، در گزارش هایشان بر این مطلب تأکید دارند؛ یعنی تا قبل از قرن بیستم، حجاب برای مردان و زنان وجود داشته است. البته حجاب در جوامع مختلف تفاوت هایی داشته است؛ اما اصل حجاب و بیشتر بودن حجاب بانوان بر طبق داده های تاریخی مسلم است. البته چند دسته مانند برده ها، رقاصان و بزهکاران جنسی که دارای منزلت اجتماعی نبوده اند، در این مسئله استثناء بودند. حتی در برخی ادوار، به آنها اجازه استفاده از حجاب ساده بانوان را نمیداده اند؛ چراکه شأن آنها را پایین تر می دانسته اند.
همچنین بانوان شریف و با موقعیت بالا، دارای حجاب بالاتری نسبت به سایر افراد جامعه بوده اند. البته طبیعی است که لباس چنین افرادی، ازنظر ارزش مالی و تجملاتی بودن، نسبت به سایر زنان جامعه بالاتر بوده است؛ اما به لحاظ پوشش هرچه شأن اجتماعی بانویی بالاتر بوده است، پوشش او نیز بیشتر بوده است؛ بنابراین برخی اینطور نتیجه گرفته اند که پوشش یک امر فطری است.
از شروط امور فطری این است که در همه انسانها، به رغم تفاوتهای سرزمینی و فرهنگی و زمانی، این مسئله گواه برخاسته بودن حجاب از سرشت انسانی است. در غیر اینصورت، می بایست بر اساس ویژگی هایی نظیر اقوام، آیین ها، موقعیت جغرافیایی و زمانی حکومت ها در برخی انسانها باشد و در برخی نباشد؛ پس اینکه در تمام انسانها در طول تاریخ گذشته، شاهد حجاب بوده ایم، نشان میدهد که انسان بر اساس فطرت، طالب پوشش است.
چه کسانی مبلغ فرهنگ برهنگی و بیحجابی بوده و هستند؟
نکته دیگری که از بررسی های تاریخی حجاب به دست می آید، این است که افرادی که برای بی حجابی و برهنگی تبلیغ کرده اند، شامل دو گروه هستند.
الف) یک گروه افراد بیسوادی که فکر میکردند، میان بیحجابی و پیشرفت جامعه تلازم است و با دیدن کشورهای پیشرفته با زنان بیحجاب احساس حقارت کردند؛ مانند رضاخان که یک فرد بیسواد بود، در تنها سفر خارجی اش که به ترکیه بود، گفت: من متوجه شدم، ملت ترکیه به دلیل بیحجاب بودن، پیشرفت کرده اند و احساس حقارت کردم و احساس کردم، برای خروج از این تحقیر و بالا بردن منزلت زن، باید از حجاب دست برداریم. او گمان میکرد، بین برهنگی و پیشرفت تلازمی وجود دارد و لذا می گفت: اگر ملت بخواهد پیشرفت کند، باید از حجاب عبور کند؛ گمان میکرد، اگر ترکیه پیشرفتهایی داشته است، به دلیل تفاوت زنان ترکیه با زنان ایران در بی حجابی و حضور آنان در جامعه است. در حالیکه این سخن باطلی است. نه بیحجابی باعث پیشرفت میشود و نه حجاب مانع حضور زنان در جامعه و پیشرفت ملت است. البته رضاخان یک مزدور و غلام حلقه به گوش هم بود و در این زمینه، مانند سایر زمینه ها از انگلیسی ها فرمان می گرفت.
ب) عده ای هم به دنبال مسائل شهوانی و سوء استفاده های اقتصادی از زنان بودند؛ چراکه می دیدند، زنان نیروهای کار ارزان قیمت هستند و به کارهایی که مردان به آن تن نمی دهند، پیشقدم میشوند؛ لذا مسئله بیحجابی را ترویج کردند تا به اهدافشان برسند.
در کارخانه ها کارهایی بود که زنان باحجاب به طور کامل قادر به انجام آن نبودند؛ لذا بیحجابی را ترویج کردند و از بیحجابی به دنبال مقاصد اقتصادی بودند. هیچیک از کسانی که بیحجابی و برهنگی را ترویج کرده اند، افراد فرهیخته ای نبودند تا به دنبال بررسی های مختلف و بر اساس تحقیقات علمی، رشد جوامع بی حجاب را ادعا کرده باشند. در زمان رضاخان نیز، افراد تحت تأثیر دستورات رضاخان اقدام به ترویج بدحجابی کردند؛ بنابراین حجاب در طول تاریخ وجود داشته و امری فطری است و مقابله باحجاب یک کار کارشناسانه علمی و معتبری نیست که بگوییم، عده ای از عالمان به دنبال کار کارشناسانه و معتبر و بر اساس تحقیقات علمی به منظور پیشرفت بشر یا برای تأمین حقوق زن و حقوق بشر چنین ادعایی داشته باشند.
بی حجابی و مفاسد اجتماعی
نکته تاریخی دیگر در باب حجاب این است که هر وقت بی حجابی و برهنگی ترویج شد، چه در غرب و چه در شرق، به دنبال آن، انواع مفاسد اجتماعی را شاهد بوده ایم. جایی را نداریم که حجاب را کنار بگذارند و برهنگی را ترویج کنند و به دنبال آن، به لحاظ فرهنگی و علمی و... شاهد آثار مثبت بوده باشیم. اگر هم پیشرفت علمی دیده میشود، به دلیل عوامل دیگری بوده است؛ درحالیکه مفاسد اجتماعی، محصول ترویج برهنگی است؛ لذا تعدادی از زنان دانشگاه های انگلستان به دولتمردان خودنامه نوشتند که ترویج برهنگی، مشکلات عدیده ای را به وجود آورده است. حتی زنان در جوامع مختلف در نامه هایی که نوشته اند، اظهار کرده اند که ترویج برهنگی، حیثیت، آرامش و شخصیت ما را خدشه دار کرده است؛ بنابراین بی حجابی و برهنگی، نه تنها آثار مثبتی نداشته است؛ بلکه آثار منفی فراوانی داشته است.
آغاز ترویج و تبلیغ بی حجابی در ایران
در کشور ما نیز از زمان فتحعلی شاه، تغییراتی در حجاب آغاز شد و بعدها مسئله متحدالشکل شدن لباسها مطرح شد که ابتدا از مردان آغاز شد و به زنان تعمیم داده شد. برخی افراد مانند آخوندزاده در آن دوران معتقد بودند، ما باید به طور کامل شبیه غربیها بشویم. همانطور که امروزه برخی از افراد در جامعه، مرعوب فرهنگ یا علوم غربی شده اند و گمان می کنند، هرچه هست، آنجاست.
آن جماعت نیز فرهنگ ایرانی را تحقیر کرده و توانایی ملت ایران را ناچیز جلوه می دادند و استقلالی برای ما قائل نبودند. قبل از رضاخان، آن افرادی که معتقد به لباس متحدالشکل یا حرکت به سمت پوشش غربی بودند، این فکر را در سر داشتند که آرامآرام به آن سمت باید حرکت کرد و وقتی مردم مسلمان در برابر این اقدام مقاومت کردند، به طرح خودشان رنگ اسلامی دادند و گفتند: نظر اسلام هم همین هست. حتی برخی از آنها گفتند: امیرالمؤمنین(ع) اولین متجدد بود و از پروتستانتیسم اسلامی سخن به میان آوردند و گفتند: از اسلامی سخن میگویند که مطابق قرائت خودشان، از اسلام است و به تعبیر دیگر می گفتند: می خواهیم قرائت جدیدی از اسلام داشته باشیم.
این مسائل تا دوران رضاشاه ادامه پیدا کرد و رضاشاه بعد از سفر ترکیه مصمم شد، حجاب را از جامعه بردارد تا پیشرفت حاصل بشود و عجله زیادی هم داشت؛ چراکه قصد داشت، در سفر آتاتورک به ایران ادعا کند که ما هم پیشرفت کرده ایم. چنین فرد نادانی بر ایران حکومت میکرد و این مسائل را در جامعه ایجاد نمود. رضاخان می دانست که در برابر چنین اقدامی حساسیت ایجاد خواهد شد و جامعه مقاومت خواهد کرد؛ بنابراین تصمیم گرفت ابتدا این حساسیت و مقاومت را بسنجد.
رضاخان تصمیم گرفته بود این مسئله را با فشار و دیکتاتوری اجرا کند. قبل ازرضاخان آن افرادی که معتقد به لباس متحدالشکل یا حرکت به سمت پوشش غربی بودند در ذهنشان اینطور بود که آرام آرام به آن سمت حرکت کنند و چنانچه مردم مسلمان در برابر این ایده مقاومت کنند، به طرح خودشان یکرنگ اسلامی بدهند و بگویند: نظر اسلام هم همین هست. حتی برخی از آنها میگفتند: امیرالمؤمنین(ع) اولین متجدد بود و اینگونه حرفها را میزدند و اسلامی را مطرح کردند که مطابق قرائت خودشان باشد و به تعبیر دیگر، میگفتند: می خواهیم قرائت جدیدی از اسلام داشته باشیم.
رضاخان و ترویج بی حجابی در ایران
رضاخان برای بررسی مقاومت جامعه در برابر کشف حجاب، ابتدا خانواده خودش را به قم فرستاد و آنها هم، بدون حجاب در حرم حضرت معصومه(س) حاضر شدند. آن زمان مرحوم بافقی به آنها پیام و هشدار داد که نباید این کار را انجام بدهید و وقتی مطلع شد که اعتنا نکردند، آن عالم باغیرت به صحن مطهر آمد و برخورد جدی کرد که رضاخان به محض اطلاع از تهران به قم آمد، او را کتک زده و تبعید کرد.
رضاخان احساس کرد هنوز در بین علما مقاومت وجود دارد؛ لذا در عین اینکه تصمیم خود را گرفته بود، برای انجام این کار برنامه ریزی و مدتی کار را غیرعلنی اجرا کرد و در ابتدا مدارس ابتدایی به صورت مختلط را راه اندازی کرد. همچنین کانون هایی را راه اندازی کرد که در جمع خودشان بی حجاب بودند و در نهایت در سال ۱۳۱۴ اعلام رسمی بی حجابی انجام شد و مسئولان با خانم هایشان به صورت بی حجاب در انظار عموم حاضر شدند. در ادامه وضعیت طوری شد که مأموران رضاخان مراقبت میکردند، هیچ زن محجبه ای بیرون از منزل نباشد و هرجایی زن محجبه ای را می دیدند، او را کتک میزدند و حجاب از سرش برمی داشتند و او را جریمه میکردند و اگر کسی پول برای جریمه نداشت، پرداخت کند، مجازات دیگری در نظر گرفته میشد؛ مانند آیت الله کاشانی(ره) زندانی یا تبعید شدند. به هر نحو که بود، رضاخان برنامه خودش را پیاده کرد؛ اما جامعه ایران تسلیم نشد و عموم ملت به رغم دیکتاتوری رضاخان، به دلیل اعتقادی که به حجاب داشتند، تسلیم دیکتاتوری رضاخان نشدند و حجاب خود را حفظ کردند.
به هرحال حجاب از قبل از میلاد تا به امروز وجود داشته و تنها مدت محدودی در یونان، مسئله بیحجابی به وجود آمد. برخی از کسانی هم که در قرن بیستم بیحجابی را تبلیغ کردند، ادعا می کردند: قصد آنها شکوفایی زنان در جامعه و بازگشت به تمدن روم و یونان قدیم است.
نگاهی به مباحث فردی و اجتماعی حجاب
۱. حجاب یک مسئله اجتماعی است
برخی با نگرش سطحی به مسئله حجاب، آن را به یک مسئله فردی و شخصی تقلیل داده و ادعا میکنند: حجاب یک امر شخصی است و هرکس در امور شخصی خود آزاد است و کسی نباید متعرض او شود یا دولت، قانونی در مورد آن وضع کند.
ولی تحقیقات علمی و بررسیهای کارشناسانه این نتیجه را در اختیار قرار میدهد که هرچند حجاب یک بعد فردی دارد؛ ولی بعد اجتماعی آن؛ مهمتر و سرنوشت سازتر است و آنچه در عرصه فرهنگی و اجتماعی مطرح میشود و از لزوم یا عدم لزوم آن سخن گفته میشود، همین بعد اجتماعی است.
مقصود از بعد اجتماعی حجاب، رعایت حجاب در جامعه است. یک وقت فردی در درون خانه خود در برابر نامحرم حجاب خود را رعایت نمیکند، این بعد فردی حجاب است که نه کسی در مورد آن کسی تجسس میکند و نه شرعاً و قانوناً مجاز به تجسس است؛ اما اگر کسی در جامعه و ملأ عام حجاب را رعایت نکند، با توجه به آسیب هایی که برای دیکران دارد، هم مردم حق اعتراض و امر به معروف نهی از منکر دارند و هم قانونگذار حق جعل قانون دارد تا جلوی تضییع حق دیگران را بگیرد. در ادامه به برخی از این آسیب ها اشاره خواهیم کرد.
۲. آسیب های بی حجابی
الف) آسیب های روانشناختی بیحجابی
تحقیقات روانشناختی بر آن دلالت دارد که از یک سو، مردان بیشتر از لحاظ دیداری، تحریک جنسی می شوند و هرچه مظاهر شهوی در جامعه بیشتر باشد، مردان بیشتر تحریک شهوانی می شوند و از سوی دیگر، زنان میل به آراستن و آراستگی های خود دارند. با توجه به دو نکته یادشده، اگر حجاب زنان مدیریت نشود و زنان با پوشش نامناسب در جامعه حضور یابند، تحریک شهوی مردان به ویژه جوانان را که در دوران فوران غریزه جنسی هستند، به دنبال خواهد داشت. در چنین شرایطی یا کنترل غریزه جنسی سخت و مردان به ویژه جوانان دچار استرس و هیجانات نامطلوب و فشار روانی، عدم تاب آوری و پرخاشگری می شوند و یا اصول و ارزشها انسانی و دینی زیر پا گذاشته می شود و انواع آسیب های اجتماعی را به همراه خواهد داشت.
ب) آسیب های اجتماعی عدم رعایت حجاب
۱) بدبینی و بی اعتمادی در خانواده
همچنین چنانچه مردان متأهل را در نظر بگیریم، این مسئله باعث بدبینی و مشکلات خانوادگی و افزایش طلاق و مشکلات دیگر خواهد شد. در مردان مجرد نیز، این مسئله زمینه شکل گیری خانواده در سن مناسب را از بین خواهد برد؛ چراکه جوان غریزه جنسی خود را در جامعه ارضاء میکند و نیازی به تشکیل خانواده نخواهد داشت. کما اینکه میبینیم، سن ازدواج افزایش زیادی پیدا کرده که یک منشأ آن، همین مسئله است که جوانان احساس نیاز نمیکنند؛ اما اگر تنها راه ارضای نیاز جنسی در جوانان ازدواج دانسته شود، سن ازدواج در بین جوانان کاهش پیدا خواهد کرد و اگر جوانی که دارای همسر است، بداند در صورت تخطی اخلاقی دچار تبعات مختلفی نظیر تبعات قانونی میشود، به سمت تخلف اخلاقی حرکت نخواهد کرد؛ بنابراین از این منظر، حجاب باعث استحکام بنیان خانواده و افزایش اعتقاد و صداقت زن و شوهر خواهد شد.
۲) بی حجابی و فروپاشی بنیان خانواده
ما باید بدانیم که با نبود حجاب و عفاف، بنیان خانواده از بین خواهد رفت و یا شکل نخواهد گرفت و جامعه به آرامش نخواهد رسید؛ چراکه انواع استرسها و هیجانات وجود خواهد داشت و آن مودت و رحمتی که خداوند در بین زوجین قرار داده است و از نشانه ها و آیاتش یاد کرده است (وَ مِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً) (روم/ ۲۱) از بین خواهد رفت. حتی اگر به زندگی هم ادامه بدهند، همانند دو تاجری که با یکدیگر کالا رد و بدل میکنند، رفتار خواهند کرد.
همچنین در این حالت شخصیت زن، به پست ترین حالت خواهد رسید و زن به ابزاری در دست مردان جهت تبلیغ کالا تبدیل خواهد شد؛ یعنی زن میشود، ابزاری برای کسب سود بیشتر و ابزاری در جهت جذب مشتری؛ بنابراین اگر حجاب و عفاف کنار برود، پیامدهایی به لحاظ منزلت زن، آرامش خانوادگی و آرامش روانی جامعه خواهد داشت. وقتی بنیان خانواده متزلزل بشود، انواع پیامدها را به دنبال خواهد داشت. فرزندان در چنین خانواده ای، دچار مشکلاتی خواهند شد و این مشکلات، در بزرگسالی آثار فردی و اجتماعیاش را نمایان خواهد کرد.
امروزه کم نیستند کسانی که اقدام به جنایت میکنند و بعد مشخص میشود که فرزندان طلاق هستند. بسیاری از مشکلات جامعه، ناشی از انهدام بنیان خانواده است و این مسئله، باعث مشکلات اجتماعی و حتی امنیتی میشود؛ چراکه برخی از این افراد، تبدیل به جانیانی میشوند که امنیت جامعه را از بین می برند. این مسئله ابعاد مختلفی دارد که وارد آنها نمیشوم.
۳) رابطه بی حجابی و از بین رفتن پاکی و طهارت جامعه
از دیگر تبعات مهم بی حجابی و بیعفتی این است که طهارت جامعه از بین برود؛ چراکه وقتی کسی آلوده شد، متوقف نخواهد شد و در مسیر آلودگی حرکت خواهد کرد. اینطور هم نیست که این مسئله در یک مقطع رخ بدهد و تمام بشود؛ بلکه ادامه دار است و مسائل جدیدی پیش خواهد آورد و جامعه دچار یک آلودگی ای می شود که هم تداوم دارد و هم فراگیر خواهد شد.
قرآن کریم درباره این مسئله میفرماید: « فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَقُلُوبِهِنَّ» (احزاب/ ۵۳)؛ این مسئله باعث طهارت جامعه میشود. ما باید این بیانات قرآن را جدی بگیریم؛ چراکه این مسائل از علم بی نهایت خداوند است. اگر می خواهیم جامعه پاکی داشته باشیم تا جامعه از انواع آلودگی های اخلاقی و فرهنگی و اقتصادی پاک بماند، باید به مسئله حجاب نگاه جدی داشته باشیم.
۴) حجاب و کارکردهای فرهنگی آن
حجاب را نباید به صورت یک امر جزئی و واجبی در کنار دیگر واجب ها بدانیم؛ بلکه حجاب و لباس جامعه، در بر دارنده یک فرهنگ و سبک زندگی است؛ یعنی اگر بررسی جدی صورت بگیرد، خواهیم دید که یک بانوی باحجاب به لحاظ روحیات و برخورد و تعامل با دیگران و به لحاظ رفتاری به گونهای است که شخصیتی برای خودش قائل است و حجاب در تمام این مسائل و در روحیه خانمها تأثیر دارد.
حجاب به صورت ناخودآگاه یک سبک زندگی را در وجود بانوان یا جامعه ایجاد میکند. این سبک زندگی در فرزندان یا مخاطبان او تأثیر دارد؛ یعنی حجاب یک خانم معلم در شاگردان او و حجاب یک خانم دکتر در همکاران و بیماران او تأثیر دارد و متأسفانه کمتر به این نکات توجه میشود. باید ابعاد اجتماعی و نگاه های اجتماعی به حجاب به مردم معرفی بشود تا جامعه متوجه ارزش والای حجاب و ثمرات گرانبار این دستور اسلامی باشد. اسلام هم حجاب را تثبیت کرده و هم نوع آن را بیان کرده است.
بعد دیگر مسئله حجاب، انتقال فرهنگ به نسل بعدی است؛ یعنی سبک زندگی یک بانوی باحجاب به فرزندان و نسلهای آینده منتقل میشود؛ چراکه سبک زندگی عامل انتقال فرهنگ است.
به تعبیر دیگر حجاب یک نماد فرهنگی است. از مسائلی که در جامعه بسیار اثرگذار است، نمادها هستند که در زمان خود نمادها و هم در نسلهای بعدی اثر دارند؛ لذا در اسلام نمادسازی اهمیت دارد و زیاد صورت گرفته است. در دین به ما گفته اند: به نمادهای الهی ارزش بدهید؛ چراکه ]وَمَنْ یُعَظِّمْ شَعائِرَاللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَی الْقُلُوبِ[ (حج/ ۳۲).
اینکه می گویند: حجاب ربطی به تقوا ندارد، برخلاف قرآن است؛ چراکه قرآن معتقد است، تعظیم شعائر الهی نشانه تقوی است. اگر کسی حجاب را رعایت کند، به دستور الهی عمل کرده و نشانه تقوای اوست. هرچقدر این نمادها در جامعه تثبیت بشود، در سلامت و حرکت جامعه به سمت صلاح مؤثرتر خواهد بود.
بنابراین مسئله حجاب فراتر از این است که ما بحث کنیم که این، یک حق شخصی است و یا حق اجتماعی؛ چراکه سرنوشت یک جامعه وابسته به حجاب است. اگر به مسئله به صورت سطحی نگاه کنیم، میگوییم خوب این چه ربطی به جامعه دارد. شما کار فرهنگی انجام بدهید، اگر حجاب هم نبود، مشکلی پیش نمی آید؛ درحالیکه کار فرهنگی یعنی همین ترویج حجاب؛ البته ما منکر کار فرهنگی نیستیم؛ اما ابتدا باید نگاهمان را تصحیح کنیم و نگوییم حجاب یک مسئله شخصی است؛ بلکه باید بدانیم حجاب چه نقش و جایگاهی دارد و بعد برای آن فرهنگ سازی کنیم. کسی میتواند فرهنگ سازی کند که نگاه مثبتی به حجاب داشته باشد و کسی که به حجاب به عنوان یک مسئله فردی نگاه میکند، انگیزه ای برای فرهنگ سازی حجاب ندارد و قادر به انجام کار فرهنگی در زمینه حجاب نیست؛ چراکه اعتقادی به این مسئله ندارد و کاری که بدون اعتقاد انجام بشود، فایده ای نخواهد داشت.
سخن پایانی
چنانچه مسئله حجاب را در جایگاه واقعی خودش قرار بدهیم و به آن نگرش واقعی و باور داشته باشیم، شاهد آثار مثبت حجاب در جامعه خواهیم بود. وقتی خداوند در مورد حجاب دستور می دهد و روی آن تأکید کرده و در سوره نور که بالاترین معارف را به ما ارائه میدهد، مسئله حجاب را مطرح میکند و تشکیل خانواده را نشانه خدا میداند، باید به اهمیت این مسئله پی برد و برای ما روشن میشود که سرّ عظیمی در آن نهفته است؛ اما از نظر علمی و بررسی جامعه شناختی و روانشناختی و اقتصادی و امنیتی و سیاسی نیز، با یک نگاه بیطرفانه و عالمانه و کارشناسی برای ما روشن خواهد شد که حجاب در هر جامعه ای یک امر اساسی است و بحث لباس، یکی از مؤلفه های حجاب است.
چندی قبل یکی از رسانه های بیگانه مطرح کرد که برای مبارزه با نظام ایران، باید روی لباس و حجاب کار کنیم و تعبیر سخیفی را به کار برد که قابل بازگو نیست و اینطور توصیه کرد. اگر حجاب یک مسئله جزئی بود که برای نابودی نظام چنین توصیه ای نمیشد. از اینجا معلوم میشود که آنها هم به خوبی فهمیده اند، حجاب نقش اساسی دارد. اینکه دشمن مُصِرّ است و با بانوی باحجاب ما برخورد میکند و بیحجابی را تشویق میکند، نشان میدهد که نقش حجاب در جامعه را به خوبی میدانند و از بی حجابی در تحقق اهدافشان استفاده میکنند.
هر چیزی که موجب تثبیت بی حجابی در جامعه بشود، چنانچه آگاهانه و با توجه به ابعاد آن باشد، نوعی خیانت به جامعه و حتی بشریت است. ما هرقدر بتوانیم، باید در خصوص حجاب سرمایه گذاری کنیم و حوزه های علمیه و اقشار فرهیخته هرکسی در جایگاه خودش باید به وظیفه خودش عمل کند و توده مردم نیز وظیفه دارند، در حد زبانی امر به معروف و نهی از منکر کنند؛ چراکه بی حجابی از منکرات است. البته مسئولان وظیفه ای فراتر از تذکر زبانی و کارهای فرهنگی دارند و متناسب با شرایط و موقعیت وظیفه دارند، اقداماتی را انجام بدهند و این جزء وظایف دولت اسلامی است.
مسئولان نظام متناسب با جایگاه خودشان وظیفه دارند، مسئله ضروری و ثمربخش حجاب برای جامعه را پاسداری کنند و با بی حجابی که مضر به حال امنیّت و آرامش خانواده است، مقابله کنند که همه اینها نیازمند کار کارشناسی و تدبیر درست است. لازم است مطالعات جدی و برنامه ریزی و سیاست گذاری صحیحی صورت بگیرد و از همه امکانات هم استفاده بشود؛ همانطور که دشمن از همه امکانات خود استفاده میکند و در فتنه اخیر شاهد این مسئله بودیم.